یکشنبه های بعد از طوفان

ساخت وبلاگ
ای بابا چرا پرید همش؟ از دست این نرم افزارهای مزخرف که خودشون تبلیغ میکنن وسط کار آدم. آدم ها در بدو تولد همگی یک گونه می نمودند و بر این باور بودند که کاملا شبیه هم هستند گذر زمان ایشان را به گونه های مختلفی تقسیم کرد، کم کم صفات اخلاقیاشان بیشتر ب یکشنبه های بعد از طوفان...ادامه مطلب
ما را در سایت یکشنبه های بعد از طوفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbaghalikhanoom بازدید : 97 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:25

یه سری آدم ها هم هستن که کلا راحت طلب و خوش گذرون هستن، غم دنیا براشون پشم هست و اتفاق ها را خیلی دیرتر حس میکنن چون سنسورهای حسیشون زیر خروارها چربی است تا بیاد به سنسورها برسه و عکس العمل بهشون ابلاغ بشه اون حادثه تموم شده رفته، این آدم ها تو هر ش یکشنبه های بعد از طوفان...ادامه مطلب
ما را در سایت یکشنبه های بعد از طوفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbaghalikhanoom بازدید : 98 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:25

ما ایرانی هستیم،کاملا به روز شده ایم ما در دفاع از هر چیزی که متمایل به آن هستیم به حقوق بشر پناه میبریم؛ استدلال حریم شخصی میکنیم و بحق وکیل هایی بسیار عالی هستیم! ما ایرانی هستیم و هر کسی را مطابق با چهارچوب لوکیشن های عکاسی خود تغییر می دهیم و تر یکشنبه های بعد از طوفان...ادامه مطلب
ما را در سایت یکشنبه های بعد از طوفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbaghalikhanoom بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:25

ما در دنیایی بسیار جدید و مدرن زندگی میکنیم.ما در این دنیا بسیار اپ تو دیت هستیم.ما در دنیایی زندگی میکنیم که اگر زنی بگوید در خانه هستم فقط آشپزی میکنم و تلویزیون میبینم یا در مرحله ای روشنفکرانه تر کتاب میخوانم! برای همه غیر قابل هضم است؛ زن باید یکشنبه های بعد از طوفان...ادامه مطلب
ما را در سایت یکشنبه های بعد از طوفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbaghalikhanoom بازدید : 92 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:25

اقای جو ویتالی میفرمان که وقتی مطلبی برای شما گفته می شود و در جریان قرار میگیرید و در اصلاح خودمون بهش اتصالی می کنید! چیزی در درونتون باید اصلاح بشه!!(امیدوارم بتونم جبران کنم؛ لطفا مرا ببخش؛ سپاسگزارم؛ دوستت دارم)خیلی وقت بود تصمیم داشتم حرف زیاد یکشنبه های بعد از طوفان...ادامه مطلب
ما را در سایت یکشنبه های بعد از طوفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbaghalikhanoom بازدید : 87 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:25

ست موقت! یه روزی اگر اومدی و دیدی بهناز دوباره نیست؛ به خودت نگیر! خودش با خودش درگیر شده قطعا!!!یه زمانی بود کاربر مجازی بودن فرق داشت؛ ترجیح همه این بود که اصلا شناخته نشن و واقعیت اینکه گوشی هوشمند و اینا نیومده بود و اقلیتی بودن که شخصیت مجازی ه یکشنبه های بعد از طوفان...ادامه مطلب
ما را در سایت یکشنبه های بعد از طوفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbaghalikhanoom بازدید : 94 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:25

برای کسی که همه چیشو باخته سال جدید نمیشه.بزرگترین اشتباه من تو زندگیم ازدواجم بود فک میکردم با نقاب خنده و شادی میتونم ادای بقیه ادم ها رو در بیارم ولی اشتباه کردم و این اشتباه تاوان بزرگی داشت به قیمت خراب کردن زندگی یک نفر دیگه!همسرم کسی که جلو چشمم هست کسی که هر جوری هم از دستش ناراحت باشم نفسم به نفسش بند شده و طاقت اذیت شدنشو ندارم.مرد پر انرژی و دوس یکشنبه های بعد از طوفان...ادامه مطلب
ما را در سایت یکشنبه های بعد از طوفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbaghalikhanoom بازدید : 153 تاريخ : يکشنبه 24 تير 1397 ساعت: 1:16

حتا دیگا مثه قدیما تصور خودکشی هم لذت بخش نیست حتا مثه قدیما اشک ریختن در حدی که چشمات باز نشن هم پاسخگو نیست من همیشه از همین ها همین حس نداشتن ها میترسیدم و اکنون در حالیکه نوعروس زندگی یک مرد شده ام بی حس تر از همیشه و ملول و بسی درمانده ام!خواب دیده ام خواب وسط خواب منو همسرم تو یه جلی تاریک مثه پارک کوهستانی بودیم یهو بهم گفت عه لنگه کفشت کو؟ و من به پاهام نگاه کردم یک لنگه کفش مشکی که نمیشناختم به صورت کج و در یک پایم داشتم و من بهت زده بودم و اون میگفت چه جوری این مسیر سنگلاخ رو اومدی متوجه نشدی یه لنگه کفشتو نپوشیدی؟ تعبیر کفش لنگه جداییه!!  ------------------------------------------ خوابم اینجوری تعبیر شدکه یک روز بیمار شدم و نمیتونستم برم سرکار دقیقا فردای یک روز تعطیل بود و من دقیقا عصر روز تعطیل بیمار شدم.صبخش به مدیر زنگ زدم دامم درنمی اومد بهش گفتم من خالم خوب نیست گف طوری نیست توی خونه بمون و من توی خونه استراخت کردم. آرخ شب ساعت 22:43از یک شماره ناشناس برام پیام اومد فردا 10 بیاید شرکت! شب بخیر!! منم پیام دادم جنابعالی و پیام دلیور نشد مثل اینکه گوشیو خاموش یا از دسترسخارج کرده باشن!از دوتا بچه ها پرسدم شماره را میشناسید. یکیشون گف مسئول اداری هست یا د قدیما افتادم که دکتر هر کیو میخواست بگه نیاد به این دختره میگفت و اون ساعت 10 شب پیام می داد دیگه نیا!! صبح طبق مع یکشنبه های بعد از طوفان...ادامه مطلب
ما را در سایت یکشنبه های بعد از طوفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbaghalikhanoom بازدید : 98 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 22:49

بعد از اون حسابدارشون زنگ زد گف باید بیای برگه های تسویه رو امضا کنی یه مقداری پولتو میدیم بقیه اشو نمیدیم گفتم من تا کامل نگیرم  امضا نمیکنم گف خب پس نمیدیم!!!رفتم اداره کار برا بیمه بیکاری و بهم گفتن اون چهارسال و اندی مهم نیست اینجا دوماه برات رد کردن باید یک سال باشه تا بتونی بیمه بیکاری بگیری و من دوباره به بن بست خوردم. بازم من تا آخر ماه موقع حقوق دادن صبر کردم خبری نشد. منم رفتم سراغ اداره کار و شکایت کردم و تاریخ دادن برای بررسی و و روزها طول کشید و من دوباره رفتم برای بررسی و دوباره گفتن باید بری یه روز با بازرس بری اون شرکت و روز موعود فرا رسید و من امروز رفتم شرکت!! تمام تلاشم کرده بودم نبینمشون ولی چاره ای نبود طبق قانون باید میرفتم و من تمام این لخظات به این فکر میکردم که چرا من تنهام و چرا همسرم منو همراهی نمیکنه و دم شرکت به این فک میکردم بازرس اداره کار همراه من میاد برای خق و خقوقم ولی همسرم نمیاد!!و این خیلی غم انگیزه...  با بازرس رفتیم تو و بازرس اونا را کامل میشناخت زیرا همکار سابق هم زمان با اداره کار تو شرکت ما استخدام بود و گنده کاریا را صاف میکرد. اومد و کلی باهاشون گپ زد و مسئول اداری با خوشحالی گفت آره خاطرتون هست من براتون عید هاهم کادو میاوردمغم انگیز تر بگم؟؟ چی بگم؟؟ مدیر مجموعه زنگ شد گف گوشیو بدید به بازرس و بهش گفت من فردا همه مدارکو براتون میارم!! یکشنبه های بعد از طوفان...ادامه مطلب
ما را در سایت یکشنبه های بعد از طوفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbaghalikhanoom بازدید : 100 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 22:49

امشب حالم خیلی بد هست بهش گفتم باهم حرف نزنیم چون چیزایی میگ که ناراخت میشی و دعوامون میشه اونم قبول کرد و خوابید. من کلی گریه کردم.زندگیم مزخرف بود بدترم شده.بیکاری بیشتر عذابم میده و بی پولی روانیم کرده. هشون میخوان بهم کمک کنن احساس بی پولی نکنم ولی نمی تونم از هیچ کسی کمک قوبل کنم حتا پولای همسرمم گذاشتم رو کمد که نبینمشون! اینقدر گریه کردم چشمام از نمیشن. خال روحیم خرابه و تصور اینکه فردا دوباره به بازرس اداره کار زنگ بزنمو چرت و پرت بگه و الکی دوباره منو بکشونه اون سر شهر دیوانه ام میکنه. من خیلی تنها هستم حتا تنهاتر از قبل چون خانواده ام هم فک میکنن من الان دیگه تنها نیستم و یکی مرافب منه و اون یکی خودشو غرق کار کرده ! و من هیچ کسیو ندارم مطقا هیچ کسی و تمام مدتی که گریه میکردم میگفتم به گفتم برات میگم چی شده ولی بهش نمیگم به هیچ کسی نمیگم چون باید یه چیزایی رو تو خودم نگه دارم.دیگه نمیشه حتا تو گفت و شنودای خاله زنکی خواهرام هم بیانش کنم. من بدبخت بودم و این بدبختی دور هم تنیده و حالا بدتر اینکه فک میکنم اونم بدبختش کردم با خطبه ی کذایی و پیمان زناشویی.من استاد قضاوت بودم و حالا لحظه به لحظه تو زندگیم متوجه میشم چرا خانوم ها کم کاری میکنن چرا عشق اولیه خاموش میشه چرا زندگی سرد و بی روح میشه و... دو تا نخ سیگار کشیدم و بهتر که نشدم سرفه هام بیشتر شدن ما خانوادگی وقتی ناراحت یکشنبه های بعد از طوفان...ادامه مطلب
ما را در سایت یکشنبه های بعد از طوفان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbaghalikhanoom بازدید : 155 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 22:49